خواه قرابت و خویشاوندى و وابستگى آنان جسمانى باشد و خواه روحانى، مانند: سادات علوى، و علماى دینى و برادران ایمانى، زیرا كه احترام و تجلیل ایشان در
حقیقت احترام و توقیر آن جناب - سلام اللَّه علیه - است، و این چیزى است كه از نحوه معاشرت و آداب خردمندان مشاهده مىكنیم كه شیوه آنان چنین است كه
فرزندان و برادران و نزدیكان اشخاص بزرگ را به خاطر تعظیم و بزرگداشت آن اشخاص بزرگ احترام و تجلیل مىكنند، و تفاوت مراتب احترام و توقیر ایشان از جهت
تفاوت مراتب منسوبین مىباشد، و چنین مىدانند كه احترام و تعظیمشان در حقیقت به آن اشخاص بزرگ بر مىگردد، و ترك كردن احترام و توقیر ایشان را سب
شمردن شأن و شخصیّت آن اشخاص مىدانند، و این چیزى است كه هیچ عاقلى در آن تردید نمىكند.
6-استحباب اعزام نایب براى زیارت از سوى آن حضرت
نایب فرستادن به منظور زیارت از سوى آن حضرتعلیه السلام از وظایف مستحبّى مؤمنان است، و رجحان این عمل - پس از ثبوت استحباب نیابت - ظاهر مىباشد،
زیرا كه یارى نمودن بر نیكى و تقوى است، و مودّت نسبت به ذوى القُربى خاندان پیغمبرصلى الله علیه وآله و صِلِه امامعلیه السلام مىباشد.
بلكه براى استحباب آن به تمام آنچه در حج و طواف و نایب گرفتن دیگرى كه حج و طواف نماید گذشت، مىتوان استدلال كرد و استناد جست.
7-اهداء قرائت قرآن به آن حضرت
و بر فضیلت و استحباب آن دلالت دارد آنچه ثقة الاسلام محمد بن یعقوب كلینى در كافى از على بن المغیره روایت آورده كه گوید:
به حضرت ابوالحسن امام كاظمعلیه السلام عرض كردم: پدرم از جَدّ تو راجع به ختم كردن قرآن در هر شب پرسیده بود. جدّ تو به او فرموده بود: در هر شب. به آن جناب عرضه داشته بود: در ماه رمضان نیز؟ جدّ تو فرموده بود: ماه رمضان نیز. پدرم به او عرضه داشته بود: آرى، تا هر قدر كه بتوانم. پس از آن پدرم قرآن را چهل بار در ماه رمضان ختم مىكرد.
سپس من بعد از پدرم آن را ختم مىكردم، بسا كه بر او مىافزودم و یا كمتر از آن را ختم مىكردم به مقدار فراغت و اشتغال و نشاط و بىحالىام، پس هرگاه روز فطر شود براى رسول خداصلى الله علیه وآله یك ختم، و براى علىعلیه السلام ختمى دیگر و براى فاطمهعلیها السلام ختمى دیگر، سپس براى ائمهعلیهم السلام تا به شما رسد قرار مىدهم، كه از آن هنگام كه در این حال بودهام یك ختم قرآن براى شما قرار دادهام.
به سبب این كار چه پاداشى برایم هست؟ امام كاظمعلیه السلام فرمود:
پاداش تو آن است كه روز قیامت با آنانعلیهم السلام باشى.
عرض كردم: اللَّه اكبر! چنین پاداشى براى من است؟ سه مرتبه فرمود: آرى. (1)
مىگویم: وجه استدلال اینكه ظاهر از سخنان امامعلیه السلام مترتّب شدن ثواب بر آن عمل از این جهت است كه به پیغمبر و امام هدیه مىشودو تقرّب به ایشان
است و خصوصیتى در امامان یاد شده نبوده است، بلكه از گفته راوى چنین بر مىآید كه یك ختم قرآن را براى امام كاظمعلیه السلام قرار مىداد چون آن حضرت
امام زمانش بوده است، لذا گفت: از آن هنگام كه در این حال بودهام... و امامعلیه السلام كارش را تصدیق و او را تحسین فرمود.
و حاصل از ملاحظه این حدیث و دقّت در آن:
استحباب هدیه كردن قرائت قرآن به پیغمبر اكرم و صدّیقه كبرى و هر یك از ائمه معصومین سلام اللَّه علیهم اجمعین مىباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سوره اعراف،آ یه 180.EXarisfa.comEX<-m->http://nabie-amin.mihanblog.com/post/75<-mm->وظایف شیعیان در عصر غیبت امام عصر -علیه السلام- قسمت سوم<-mmm->