برنامه ای كه مایه تقرب و خشنودی آن جناب است ، از اموری كه منسوب به اوست؛ اهتمام ورزیدن در أدای حقوق برادران دینی است ، كه این یاری كردن آن جناب، و چنگ زدن به ریسمان ولایت او ، و شادمان نمودن او ، و احسان كردن به حضرتش می باشد، و تعدادی از أخبار بر این دلالت دارند:
. از جمله ؛ آنچه گذشت كه ترك این كار سبك شمردن امام علیه السلام است .
. و از جمله ؛ روایاتی است كه دلالت دارند بر اینكه امام علیه السلام به منزله پدر برای مؤمنین است، و آنها به منزله فرزندان اویند، و بدون تردید احسان و دوستی به فرزندان احسان و دوستی به پدر ایشان است ، به ویژه اگر برای فرزند امتیازی از لحاظ علم و معرفت و زهد و عبادت و نسب بوده باشد.
و از جمله ؛ در اصول كافی در حدیث مرفوعی از معلی بن خنیس آمده كه گفت : از حضرت امام صادق علیه السلام درباره حق مؤمن پرسیدم، آن حضرت علیه السلام فرمود:
« هفتاد حق است كه جز هفت حق از آنها را به تو خبر نمىدهم، چونكه بر تو مهربانم و مىترسم آنها را متحمّل نشوى، عرضه داشتم: چرا ان شاء اللَّه، حضرت فرمود: اینكه سیر نشوى در حالى كه او گرسنه بماند، و پوشیده نباشى و او برهنه، و اینكه راهنمایش باشى و زینت او همچون پیراهنى كه مىپوشد، و زبان او كه به آن سخن مىگوید، و براى او بخواهى آنچه را براى خودت مىخواهى، و چنانچه كنیزى دارى او را بفرستى تا فرش و بسترش را مرتّب سازد، و در حوائج و نیازهاى او شب و روز كوشا باشد، اگر چنین كردى ولایت خود را به ولایت ما، و ولایت ما را به ولایت خداى عز و جل پیوستهاى. » (1)
و در همان كتاب به سند خود از مفضّل بن عمر از حضرت امام صادقعلیه السلام آورده كه فرمود:
چنین نپندارد كسى از شما كه چون مؤمنى را شادمان ساخت فقط او را مسرور نموده، بلكه به خداى سوگند ما را خوشحال كرده، بلكه به خدا سوگند رسول خداصلى الله علیه وآله را شادمان نموده است. (2)
و در همان كتاب به سند خود از حضرت ابوالحسنعلیه السلام آورده كه فرمود:
هر كس كه برادر مؤمنش براى حاجتى نزد وى آید، رحمتى است كه خداى تبارك و تعالى برایش پیش آورده، پس چنانچه آن را بپذیرد به ولایت ما پیوستش داده، و آن به ولایت خداوند متصّل است، و اگر او را از برآوردن حاجتش محروم كند در صورتى كه بتواند حاجتش را روا سازد، خداوند در قبرش مارى (3) از آتش بر او مسلّط خواهد كرد كه تا روز قیامت او را بگزد، آمرزیده شده باشد یا معذَّب گناه دیگرى هم داشته باشد یا نه و چنانچه خواهنده حاجت عذرش را نپذیرفته وضعش بدتر است. (4)
و در بحار از امام كاظمعلیه السلام ضمن حدیثى آمده كه فرمود:
و هر كس حاجتى از دوستان ما برآورد گویى كه آن را براى همه ما برآورده است .
. و در كتاب كامل الزیارات از امام رضاعلیه السلام آمده كه فرمود:
هر كس نتواند ما را زیارت كند، دوستان صالح ما را زیارت نماید، ثواب زیارت ما برایش نوشته مىشود. (5)
و از امام كاظمعلیه السلام مانند همین حدیث روایت آمده با اضافه اینكه:
و هر كس نمىتواند ما را صِلِه كند، پس دوستان و موالیانِ صالح ما را صِلِه نماید ثواب صِلِه ما برایش نوشته مىشود. (6)
احادیثى كه در این باب وارد شده بسیار زیاد است،
9-اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت
اینكه مؤمن از فراق و دور ماندن از آن حضرت اندوهگین و مهموم باشد و این از نشانههاى دوستى و اشتیاق به آن حضرت است.
و در دیوان منسوب به سرور و سالارمان حضرت امیرالمؤمنین - علیه الصلاة والسلام - در بیان دلایل و نشانههاى دوستى راستین چنین آمده:
[align=center]وَمِنَ الدَّلائِلِ أَنْ یُرى مِنْ شَوْقِهِ
مِثْلَ السَّقِیمِ وَفِی الفُؤادِ غَلآئِلُ
وَمِنَ الدَّلائِلِ أَنْ یُرى مِنْ أُنْسِهِ
مُسْتَوْحِشاً مِنْ كُلِّ ما هُوَ شاغِلُ
وَمِنَ الدَّلائِلِ ضِحْكُهُ بَیْنَ الوَرى
وَالقَلْبُ مَحْزُونٌ كَقَلْبِ الثّاكِلِ
و از نشانهها، این است كه از شدّت شوقش همچون بیمارى دیده شود كه دلش از شدّت درد مىجوشد...
و از نشانهها، این است كه از فرط اُنس گرفتن با محبوب دیده شود كه از هر چه او را از وى مشغول مىدارد وحشت كند و گریزان باشد...
و از نشانهها، خندیدنش در میان مردم است، در حالى كه دلش مالامال از اندوه است همچون زن جوان از دست داده ...
. و دلیل بر اینكه این امر از نشانههاى اهل ایمان است و در اوج حُسن و برترى مىباشد، اخبار بسیارى است كه از امامان معصومعلیهم السلام روایت گردیده، از جمله :
1- روایاتى كه حاكى است؛ از جمله نشانههاى یك فرد شیعه آن است كه در اندوه و حزن امامانعلیهم السلام محزون و اندوهگین باشد و تردیدى در این نیست كه غیبت مولایمان حضرت حجّتعلیه السلام و آنچه از حزنها و محنتها بر آن حضرت و بر شیعیانش وارد مىگردد، از بزرگترین و مهمترین علل حزن و اندوه امامانعلیهم السلام است.
2- در كتاب كمال الدین به سند خود، از مولایمان حضرت ابوالحسن الرضاعلیه السلام آورده كه فرمود: چه بسیار زنان جگرسوخته مؤمنه، و چه بسیار مردان مؤمن اَسَفناك جگرسوخته خواهد بود آنگاه كه ماء معین (آب گوارا) مفقود و غایب گردد. (7)
3- در كافى از حضرت ابوعبد اللَّه امام صادقعلیه السلام روایت آمده كه فرمود: شخصِ مهموم به خاطر ما، كه غم و اندوهش از جهت ظلمى است كه بر ما رفته، نَفَس كشیدنش تسبیحگویى است و هَمّ او به خاطر امر ما عبادت است و پنهان داشتنش سِرّ ما را، جهاد در راه خداوند است. (8)
كلینى فرموده: محمد بن سعید یكى از راویان این حدیث به من گفت: این را با آب طلا بنویس كه چیزى بهتر از این ننوشتهام .
. 4-در حدیث این ابى یعفور،یكى از حقوق شخص مؤمن بر مؤمن دیگر، آن است كه به خاطر اندوه او اندوهگین گردد، كه بدون تردید این حق براى مولایمان حضرت صاحب الزمانعلیه السلام بر تمامى افراد باایمان ثابت است، به طریق اولویت قطعى یعنى هرگاه افراد عادى از مؤمنین چنین حقّى را دارا باشند، امام و مولایمان حضرت حجّتعلیه السلام كه پیشواى آنان و ركن ایمان است، به طور قطع، سزاوارى بیشترى در این حق برایش ثابت مىباشد. (9)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- اصول كافى، 174/2
. 2- اصول كافى، 189/2
. 3- در متن حدیث، شجاع آمده كه در لغت: مار، یا مار نر، یا نوعى از مارهاى كوچك مىباشد.
4- اصول كافى، 196/2
. 5- كامل الزیارات، 319، باب 105
. 6- كامل الزیارات، 319، باب 105 ح 2
7- كمالالدین، 371/2.
8- اصول كافى، 226/2 باب كتمان ح 16.
9- اصول كافى، 172/2 ح 9
EXarisfa.comEX<-m->http://nabie-amin.mihanblog.com/post/76<-mm->وظایف شیعیان در عصر غیبت امام عصر -علیه السلام- قسمت چهارم<-mmm->