سایت سازمان تبلیغات اسلامی
نوشته رضا دهقانی
تحلیل فوکو درباره هرمنوتیک در علوم انسانی
فوکو هرمنوتیک بدگمانی را روشی مقبول در علوم انسانی دانسته و مطرح کرده که باید از بازنمایی معنای پشت ظواهر دست کشید. از نظر او این ظواهر مجموعهای سازماننیافته از کردارهای تاریخی است که علوم انسانی را تشکیل داده است. فوکو هرمنوتیک را "تفسیر" مینامد و آن را درباره نظر خود به کار میبرد. او دیوانگی را تجربه عمیقی از معنای انسان بودن میداند که رازگونه است که عقلانیت و گفتمان استتار، آن را پوشانده است. او دیوانگی را به مواردی چون ممنوعیتها، نمادها، تصویرهای عینی، وحی و الهام و نیز به هرآنچه رمزآمیز و فراسوی خویشتن آدمی است ربط میدهد.
تحلیل محتوا بر پایه هرمنوتیك: این تحلیل روشی كلاسیك در تحلیل درون مایه است زیرا از قدیمیترین نوع روشهای تحلیل محتوا بوده است كه برای متون نوشتاری و هر نوع بیان دیگر به كار برده میشد. نوعی بازگویی نوشتار یا گفتار مورد بررسی است به صورتی آشكارتر از آنچه كه در صورت ظاهری متن اصلی دیده می شود و یا تا حد امكان، شفاف كردن پیام های نهفته در متن اصلی است كه با نقد ادبی و تاریخی آغاز گردیده است. تحلیل محتوا، همیشه و در مورد همه واحدهای قابل تحلیل به كار نمی رود، كاربرد آن فقط در مواردی است كه لازم باشد از محتوای كلام چیزی جز ظاهر آن آشكار شود. تحلیل درونی معمولاً روشی است كه باید به كشف رمز محتوای پنهان پیام ها بپردازد و به عمق ساختار متون و اسناد نفوذ نماید و به ساخت ظاهری آن اكتفا نكند. روش تحلیل هرمنوتیك (hermeneutics) كه در برابرتفسیر، تعبیر، بازگردانیدن، سفرنگ (sofrang) (3) و تاویل شناخته شده است، نام دیگری برای تحلیل محتوا است كه دانش و روش تفسیر متون نوشتاری است
تحلیل ساختار: نوع دوم، تحلیل ساختار یا ساختاری نوشتار یا گفتار است كه به آن تحلیل سمانتیك كمی (quantitative semantics) نیز گفته میشود. در این نوع تحلیل واژهها، معنی ها و حالتهای متفاوتشان برحسب بخش های گوناگون كلامی، میزان تكرار آنها و كوتاهی و بلندی جملهها، الفاظ، اصطلاحات، حالات نوشتار و ارتباط واژه ها و عبارات مورد شمارش و اندازهگیری واقع می شوند. گاهی حجم مطالب نوشته شده درباره یك موضوع و در دورهای معین مورد سنجش و اندازهگیری واقع می گردد و گاهی عنوانهای مقاله های یك روزنامه یا ادواری در سالهای مشخص مورد تحلیل و تفسیر واقع می شوند. در هر حال ممكن است در یك بررسی، فقط یكی از موارد یاد شده موضوع تحلیل واقع گردند. در این روش كه به آن معناشناسی كمی نیز گفته میشود رابطه پیوستگی یا همبستگی واژگان با یكدیگر را می توان از طریق فرمولهای آماری به دست آورد.
روش سمانتیك، زبان شناسی مقداری نیز نامیده شده است. بدین سبب كه میزان تكرار واژه های خاص كه مورد بهرهگیری نویسنده قرار گرفته است، با میزان تكراری آن واژگان در زبان متداول روز جامعه، مقایسه می گردد- البته امكان انجام این مقایسه هنگامی میسر است كه چنین بررسی بزرگی در سطح جامعه، قبلاً و برای همان دوره زمانی صورت گرفته باشد- یعنی فراوانی واژگان در چندین اثر ادبی، علمی، هنری، فنی و غیره در دوره ای خاص،مورد اندازه گیری قرار گیرد و نتایج حاصل از آن، به عنوان معیار، شاخص یا الگویی برای مقایسه، مورد بهره گیری واقع گردد .دنباله بحث در اینده...................................
EXarisfa.comEX<-m->http://linguists2b.mihanblog.com/post/119<-mm->تحلیل محتوا<-mmm->